- دوشنبه ۳۱ خرداد ۰۰
- ۰۹:۰۵
دندونپزشکی جای عجیبیه. یه نفر دو دستش رو تا مچ میکنه تو دهنت، یه قلاب هم آویزونت میکنه و شروع میکنه به فشار اوردن به دندونهات و تو میتونی اعتراض کنی و پاشی بری ولی ساکت میمونی و درد میکشی. عجیب نیست؟
یک روزمرگی دست سوم:
دوتا دندون کرسی رو پر کردم و از قضا گفت سفید نمیتونم بذارم چون ممکنه از زیرش پوسیدگی درست بشه، از نو. و حالا دوتا دندون سمت چپ پایینم طوسیان. البته معلوم نیست و من هم خیلی اهمیت نمیدم. یادمه یه دندون دیگهام رو که شیری بود هم پر کرده بودم. چرا دندون شیری رو پر می کنن؟ اون اولین تجربه دندون پزشکی من بود. بعدشم با دکتر طوسی فکر کنم کلا دوبار کار انجام دادم که نمیدونم چی بودن. ولی این دفعه با دکتر موسیوند الحمدلله ۸تا پوسیدگی رو باید درست کنم که دیروز دوتاش انجام شد. و بهخاطر ارث عزیز که بهم رسیده، دندونهای عقلم خوابیده رشد میکنن به دندونهام که همینطور طبیعی بهم چسبیدن فشار میاره و کار رو خراب میکنه. پس مقصد بعدی تابستون، قبل عمل کردن چشمهام جراح صورت و فکه که اون چهارتا دندونی که از گونه قبلی یعنی میمونها بهمون رسیده رو بردام. خدایا!
البته من دندونهای خوبی دارم ولی تا پارسال مراقبتم روی صفر بود. حالا که به لطف کنکور اختلال اضطرابی به نام وسواس گرفتم، دیگه معلومه که وضعیتم با مسواک و نخ دندون چیه. خدا کنه این ماجرا زودتر هم بیاد که یکی از زمینهای ملعون همین دندونپزشکیه.
-