(این متن بر اساس آنچه‌ست که در ۱۹ سال دیده‌ام.)

سن‌های مختلف شاید یکی از جالب‌ترین دگرگونی‌های باشه که انسان‌ها تجربه می‌کنن. بین این سن‌ها یک‌سری سن‌ها ساده‌تر و بی‌اتفاق‌ترن مثل ۱۱ سالگی و ۱۵ سالگی من. اون سال‌ها خیلی سال‌های آروم و بی‌خاطره‌تری هستن. امّا یک‌ سری سن‌ها مثل ۱۸ سالگی، ۷ سالگی و ۱۴ سالگی یه حجم بزرگ خاطره و اتفاق رو حمل می‌کنن. سن‌هایی که توش یک‌ سری اوّلین‌ها هم اتفاق میوفته خیلی جالب و هیجان‌انگیزترند. اوّلین بار که نگاهت به یک نفر که دوستش داری دوستانه نیست، اوّلین بار که تنها با دوست‌هات میری کافه، اوّلین بار که یه کار نیمه خلاف می‌کنی و بهش از ته دلت افتخار می‌کنی. همه این‌ها از چشم من خیلی زیبان. یک جور نعمت بزرگ محسوب می‌شن که یکنواختی زندگی رو کنار نمی‌زنه بلکه با شدت و حدت دور می‌ندازه. حالا از بین این ۱۹ سالی که من زنده بودم امشب متوجه یک چیز جالب شدم و اون اینه که سن ۱۹ سالگی من (و ۲۰ سالگی اکثر دوست‌هام) یک سری مسائل متفاوت داره که باید گفته بشه، مشروح و مبسوط. سن ۱۹ سالگی جاییه که تفاوت‌ها آشکار می‌شه. از زمانی که نسل من می‌ریم مدرسه تا ۱۸ سالگی دوست‌هامون کسایی هستن که تو مدرسه باهاشون آشنا شدیم. آدم‌هایی که به خاطر یک‌سری مسائل ارزشی(نه صرفاً مذهبی) وارد یک مدرسه شدن و تا پایانش نسبت به اون ارزش‌ها وفادارن. امّا وقتی ۱۹ سالگی می‌رسه دیگه مدرسه تموم شده. آدم‌ها رفتن دانشگاه و اوّلا ارزش‌ها با سرعت باورنکردنی بالا و پایین می‌شن و دوم اینکه آدم‌های دانشگاهی دوست‌های جدیمون هستن. این یعنی یک گوناگونی بزرگ. امشب من متوجه شدم چقدر دوست‌هام از هم متفاوتن. یک نفر ۶ ماهه خانواده‌ش رو ندیده و خوابگاه زندگی می‌کنه، یک نفر ازدواج کرده و تو خونه خودش زندگی می‌کنه، یک‌ نفر هنوز برای بیرون رفتن از خونه باید از ۷ روز قبل به خانواده التماس بکنه، یک نفر سیگاری شده (که صد البته من با این قضیه مشکلی ندارم و به حالت حنثی دارم این رو می‌گم.)، یک نفر هر روز و هر شب کار می‌کنه و درآمد کسب می‌کنه، یک نفر داره درس می‌خونه تا بتونه اپلای کنه، یک نفر هر روز و هرشب در حال خوش گذرونی و تفریحه، یک نفر پدر و مادرش رو از دست داده و حالا خودشه و حوضش، یک نفر با مامانش قطع رابطه کرده و اون یکی باید درباره خیلی چیز‌ها با مامانش مشورت کنه، یک نفر پشت کنکور مونده و تازه ترم اوّل دانشگاهشه و یک نفر اینجا می‌نویسه، گوش می‌کنه و سردرگمه. این گوناگونی که بقیه‌اش دیگه تطویل الکی کلامه حیرت‌انگیز نیست الکساندر؟ تو سن‌های دیگه همچنین چیزی هست؟ تا به حال که نبوده. این برای من همه‌ش تعجب و حیرته. می‌تونم سال‌ها درباره‌اش بنویسم.

-