اگر تا ابد برایت بنویسم که چقدر ناراحتم از آنکه نمی‌توانم پشتوانه‌ای برای تو باشم هم کم است. من همواره و همواره از این موضوع متاسف خواهم ماند. من نمی‌توانم. من تو را ناامید می‌گذارم. شانه‌های من تحمل نمی‌کند. من می‌میرم. من حالایش کم می‌آورم. تو همیشه حامی من هستی، تو همواره برای من سنگ صبور خواهی ماند اما من؟ من نمی‌توانم. من می‌خواهم و نمی‌خواهم و نمی‌توانم. ببخش مرا که آن بیرون تنها نشسته‌ای. شاید بتوانم به کمکت بیایم ولی نمی‌خواهم. می‌میرم.