- شنبه ۲۹ مرداد ۰۱
- ۲۱:۰۳
- ۳ نظر
But I'm not who I wanted to be In my heart I belong in a house by the sea
Fill my lungs with the sweet summer air In my heart, in my mind I am already there Yeah behind everything that I do I just want to come home and lay down beside you And then I'll be who I wanted to be In my heart I belong in a house by the sea
بعد از روزهای خسته کننده و معمولاً وقت خواب، به سقف اتاق کوچکم نگاه میکنم و خانه را تصور میکنم. خانه کوچکم که گوشه گوشهاش پر است از نقشهایی که آفتاب و گلدانهایم درست کردهاند. خانه کوچکم که کتابهایم در آن چیده شده. شبهایش کمی خنک است و سکوت شبهایش طولانی است. تصور آن زندگی من را خوشحال میکند. شبهایی که سخت میگذرد را اینطور میگذرانم. صبر میکنم تا نوبت خوشحالی من برسد. صبر میکنم برای آنکه آخر هفته در یک مرتع سبز قدم بزنم و بدوم. برای تابستان. برای ابد، تابستان نه خیلی گرم.
-