آن دیو‌ها از بالای دیوار و روی دیوار و زیر دیوار به تو حمله می‌کنند. اگر راه نیابند دیوار را از هم می‌شکافند. چیزی جلودار دیو‌ها نیست. صدایشان از انتهای گلویشان بلند می‌شود و در گوش‌هایت می‌پیچد. و شاید روزی تو را کر کند. دیو‌ها دست‌ درازی دوست دارند و می‌خواهند آن چه در زیر پوست تو جریان دارد را به دست آورند. دیو‌ها جلو می‌آیند، جلو می‌آیند، جلو می‌آیند. آنقدر نزدیک می‌شوند که سایه نحسشان بدنت را بپوشاند و بعد دست دراز می‌کنند. آن‌ها از تو همه چیزت را می‌خواهند. مهم‌تر از همه چیز ترس تو را دوست دارند. دیو‌ها مثل سگان بوی ترس را می‌شنوند و از آن تغذیه می‌شوند. 

-